مقدمه:
چرا به امام حسین (ع) لقب ثارالله داده شده است؟ شدت همبستگی و پیوند اباعبدالله (ع) با خدا چگونه است؟ این ارتباط و پیوند با خداوند در چه اندازه ای است که با ریخته شدن خونش جز با انتقام‌ گیری و خونخواهی اولیا خدا قابل تقاص نیست؟

اگر می‌گوئیم یا لثارات الحسین یعنی خونخواهان حسین (ع) را طلب می‌کنیم، در جهت انتساب مقام ثاراللهی به امام حسین (ع) باید گفت همان طوری که انسان بدون وجود خون زنده نمی‌ماند و حیات انسان وابسته به خون است، زنده ماندن دین خدا نیز وابسته به وجود مبارک حضرت سیدالشهدا (ع) است.

در کلام عرب هم به خون و هم به طلب کننده خود و هم به کسی که خونش طلب می‌شود، «ثار» گفته می‌شود، در زیارت عاشورا می‌خوانیم «طلب ثارکم مع امام هدی» خداوند به من روزی گرداند توفیق طلب خون شما را که من هم از طلب‌کنندگان خون شما باشم

پس در اینجا ثار به معنای خون است و در زیارت امام زمان(عج) می‌خوانیم «السلام علیک یا ثارالله» و چون منتقم حقیقی خون امام حسین(ع) امام زمان(عج) است.

 «ثارالله» در اینجا به معنای طلب کننده خون است، در زیارت عاشورا که می‌خوانیم«السلام علیک یا ثارالله وبن ثاره» منظور کسی است که خون او طلب می‌شود؛ یعنی امام حسین(ع) و امیرمؤمنان(ع) بنابراین سه امام از امامان ما لقب ثارالله دادند، امام زمان(عج) طلب کننده و حضرت امام علی(ع) و امام حسین(ع) طلب شونده.
 
معنای لغوی ثار
ثار» در لغت هم به‌معنای خون آمده است و هم به‌معنای طلب و انتقام گرفتن از خون کسی که به دست دیگران کشته شده است (1)

ثار از مادّه «ث أر» است که در آن همزه به الف بدل شده است. ثأر در لغت به معنای خون و خونخواهی و قاتل و دشمن و به صورت (مثلاً ثأرتُ فلاناًبفلانٍ) به معنای کشتن قاتل برای انتقام خون مقتول است. (2)

خونخواهی و انتقام از عادات عرب پیش از اسلام و ثار از مفاهیم رایج در فرهنگ آن زمان بوده، چنانکه در کتب تاریخ و تفسیر گوشه‌هایی از اعتقادات و رفتارهای عرب جاهلی در این زمینه گزارش شده است (3)

ازاین رو، واژه ثار با تعبیرات متعدد و متنوعی در کتب قدیمی لغت یافت می‌شود. اگر چه تعبیر ثارالله در این کتابها نیامده، آرای لغویان مشهور درباره معنای ثار در تعبیرات مشابه، در بیان معنای آن مورد توجه بوده است.
 
معنای لغوی ثارالله
  ثارالله از دو واژه ثار و الله تشکیل یافته و یکی از القاب امام حسین ـ علیه‌السلام ـ می‌باشد که در زیارت عاشورا با این لقب آن حضرت را زیارت می‌کنیم. ثارالله: یعنی (طلب دمه‌الله) کسی که طالب خون او خداست و انتقام از قاتلین او را خداوند خواهد گرفت. (4)

یکی دیگر از معانی آن، یعنی کسی که در راه خدا کشته شود و خویشاوندان و خاندانش در این راه کشته شود.

ثارُ الله به معنای خون خدا، از القاب امام حسین(ع) است. در زیارت عاشورا به وی با این عنوان درود فرستاده شده است.

 تفسیرهای مختلفی از ثار الله بیان شده است؛ ازجمله آنکه خداوند، خود انتقام‌گیرنده خون امام حسین است؛ همچنین کسی که در راه خدا خون‌خواهی کرده است
 
ثار از ثَأر گرفته شده و از معانی آن خون‌خواهی (طلب‌ خون مقتول) (5) و خون است. (6) در برخی از روایات، پس از اشاره به اینکه امام حسین «ثارالله فی الارض» است.
 
 خداوند منتقم خون او معرفی شده است که انسان‌ها را به خونخواهی وی دعوت می‌کند. (7) به گفته علامه مجلسی، منظور از ثارالله آن است که خودِ امام حسین در دوران رجعت، انتقام خون خود و خاندانش را خواهد گرفت. (8)
 
احتمالات پنج ‌گانه ثارالله از منظر ابوالفضل تهرانی
ابوالفضل تهرانی در کتاب شِفاء الصُدور که در شرح زیارت عاشورا نوشته شده، برای ثارالله پنج احتمال ذکر کرده است: ،(9)

1.ثارالله در اصل «اهل ثارالله» بوده است. بنابراین به معنای کسی است که شایسته آن است که خداوند خون‌خواهی او را بکند.یعنی معتای ثارللله این مسی شود که: خونی که صاحب آن خداوند است و ولی دم او خداوند است؛ چنان‌که در بحث قتل عمد و غیر آن از آن به اولیای دم تعبیر می‌آورند.

2. معنای دوم را از زَمخشَری مفسر اهل سنت: کشته ‌‌شده‌ای که خدا خون‌خواه او است.

3. معنای سوم را از طُرَیحی نویسنده کتاب مَجمع‌البحرین(10): ثارالله در اصل «الثائرُ لِله» بوده که در آن تصحیف رخ داده است. بنابراین به معنای کسی است که در راه خدا و برای او خون‌خواهی کرده است.

4. معنای چهارم هم قائلی ذکر نکرده و آن را بعید دانسته است (11) ثارالله مانند عین‌الله (چشم خدا) و یدالله (دست خدا) است که از آن معنای حقیقی و ظاهری خون خدا اراده نشده بلکه مانند صفات خبری در معنای مَجازی به کار رفته است. معنای چهارم هم قائلی ذکر نکرده و آن را بعید دانسته است.
 
5. معنای پنجم معنایی است که خودش قبول دارد یعنی: ثار به معنای خونِ طلب‌شده است و اضافه ‌اش به الله از آن جهت است که خداوند ولیّ‌دم حقیقی این خون است. (12)
 
دو احتمال در اطلاق لقب «ثارالله» بر امام حسین (ع)،
1- اضافه «ثار» به «الله» اضافه تشریفیه است؛ یعنی این خون به الله که شریف­ترینِ موجودات است، اضافه شده تا کسب شرافت کند و دانسته شود که این خون، خون شریفی است.

 زیرا برای خدا ریخته شده و از این رو به خدا تعلق دارد، همان گونه که در «هذِهِ ناقَةُ اللَّه»(13) ناقه به الله یا در «بیت الله» و «عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّم‏»(14)، بیت به الله و ضمیر خطاب، برای کسب شرافت، اضافه گردیده است. (15)

  
2. انسان کاملی که در مدراج کمال به مقام قرب فرائض(16) راه یافته، «یدالله» و «لسان الله» و «ثارالله» می­شود؛ یعنی دست خدا می­شود که اگر خدا بخواهد کاری را انجام دهد با دست او انجام می­دهد.

 زبان الاهی می­گردد که اگر خدا بخواهد سخن بگوید با زبان او سخن می­گوید، و خون خدا می­شود که اگر خدا بخواهد به خود و مکتب خود در جامعه حیات ببخشد از خون او استفاده می­کند.

امام علی (ع) و امام ­حسین ­(ع) «ثارالله» هستند؛ زیرا خونی که از آن دو امام ­(ع) بر زمین ریخته شد موجب گردید تا حیات تازه­ای به کالبد دین دمیده شود.
 
دیدگاه مجلسی درباره جمله الوتر الموتور
مرحوم مجلسی در شرح جمله الوتر الموتور چنین نوشته است: وترالله ای الفرد المتفرد فی الکمال من نوع البشر فی عصره الشریف او المراد ثارالله ای الذی الله تعالی طالبُ دَمِه و الموتور قتیلُ له، قتیلُ فلم یدرک بدمهِ؛
 
 یعنی فردی که در راه خدا به شهادت می‌رسد. با این کیفیت از تمام بشر و در عصرش منحصراً اوست و یا مراد از آن همان ثارالله است که به‌معنای کسی است که طالب خون او خداوند است.

و «موتور» به‌معنای کشته شدن در راه خداوند و کشته‌ شده‌ای است که خونش را انتقام نگرفته باشند؛ بلکه فقط خداوند است که انتقام خونش را از قاتلین می‌گیرد.(17)
   

اما درباره اینکه این لقب را چه کسی به امام حسین ـ علیه‌السلام ـ داده است، باید عرض شود که چون سند زیارت عاشورا قدسی است، یعنی زیارت عاشورا که زیارت امام حسین ـ علیه‌السلام ـ است، از طرف خداوند به ائمه رسیده است .

و‌ آن را پیامبر اکرم از جبرئیل گرفته و جبرئیل آن را از خداوند یاد گرفته است و از طریق معصومین به ما آموخته‌اند تا آن حضرت را زیارت کنیم، (18)بر این اساس این لقب را خداوند به امام حسین ـ علیه‌السلام ـ داده است و چه لقب زیبایی است.

پس ولی دم خون حسین و انصارش خداوند است. چون خون حسین در راه خدا و برای حفظ قرآن و تمامیت اسلام ریخته شده و خالصاً و مخلصاًلله بوده است و در نهایت درجه اخلاص با تمام وجود برای خداوند بوده است. لذا این خون و این شهیدان خدائی هستند. بنابراین انتقام آن نیز باید از طرف خداوند باشد‌.

چون امام حسین (علیه السّلام) حجت خداوند بر زمین و ولی مطلق حق بود و مردم او را کشتند و زمین را از حجت حق خالی کردند بنابراین خداوند انتقام حجتش را از قاتلین او خواهد گرفت.

لقب ثارالله در زیارت عاشورا
فرازی از زیارت عاشورا: السَّلاَمُ عَلَیکَ یا ثَارَ اللهِ وَ ابْنَ ثَارِه(19)سلام بر تو ای خون خدا و پسر خون خدا.
 
ثارالله از القاب امام حسین(ع) است. در برخی از متون روایی از جمله زیارت عاشورا بر امام حسین،ِ به عنوان ثارالله و پسر ثارالله درود فرستاده شده است. (20) به گفته علامه مجلسی در برخی از نسخه‌های کتاب الکافی(21) ثائرالله به کار رفته است. (22)
 
ثار الله در اشعار برخی شاعران قدیمی
ثار الله در اشعار برخی شاعران قدیمی هم کاربرد داشته است. برای نمونه ابن‌رومی، شاعر شیعی(درگذشت ۲۸۳ق) در قصیده‌ای که در رثای یحیی بن عمر سروده، تعبیر ثارالله را به کار برده است. (23) یحیی بن عمر از نوادگان امام حسین(ع) بود که علیه المُنتَصَر از خلفای عباسی، قیام کرد. (24)
 
ثار الله از منظرعلی شریعتی
علی شریعتی نظریه ‌پرداز معاصر، میان ثارالله و مفهوم ثَورَه و وراثت پیوند برقرار کرده است. به گفته او ثارالله تفسیرکننده فلسفه تاریخ انسان است.

 چراکه تمام زندگی انسان از آدم تا آخرالزمان برای تحقق خون‌خواهی هابیل است که از نسلی به نسل دیگر می‌رسد و در این خون‌خواهی باز خون‌هایی ریخته می‌شود.

 در این میان امام حسین(ع)، که حلقه‌ای از زنجیر حضرت آدم تا آخرالزمان است، وارث این خون‌ها است که خودش نیز به صورت ثَأر در آمده است. (25)
 
اثری از قرن سیزدهم درارتباط با ثار الله
علی‌اکبر بن محمدامین لاری، در قرن سیزدهم قمری رساله‌ای با نام شرح حدیث «یا ثارَالله و ابنَ ثارِه» نوشته است که موضوع اصلی آن اثبات طهارت خون امامان است.

در این رساله مباحثی نیز درباره عصمت وجود دارد. (26) نسخه خطی این رساله به شماره ۴۰۸۶ در کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی موجود است(27)
 
پاسخ به یک شبهه در مورد ثارالله
گاهى بعضى از مسیحیان مى‏گویند اگر ما مسیح (ع) را ابن اللَّه مى‏گوییم درست مانند آن است که شما به امام حسین (ع) ثار اللَّه و ابن ثاره (خون خدا و فرزند خون خدا) مى‏گویید و یا در پاره‏اى از روایات به على (ع) ید اللَّه اطلاق شده است.
 
در پاسخ می گوئیم که:
اولا این اشتباه بزرگى است که بعضى" ثار" را معنى به" خون" کرده‏اند، زیرا ثار هیچگاه در لغت عرب بمعنى خون نیامده است بلکه بمعنى" خونبها" است، (در لغت عرب بخون،" دم" اطلاق میشود) 

بنا بر این" ثار اللَّه" یعنى اى کسى که خونبهاى تو متعلق به خدا است و او خونبهاى تو را میگیرد، یعنى تو متعلق به یک خانواده نیستى که خونبهاى تو را رئیس خانواده بگیرد.
 
 و نیز متعلق به یک قبیله نیستى که خونبهاى ترا رئیس قبیله بگیرد تو متعلق به جهان انسانیت و بشریت میباشى، تو متعلق به عالم هستى و ذات پاک خدایى، بنا بر این خونبهاى تو را او باید بگیرد، و همچنین تو فرزند على بن ابى طالب هستى که شهید راه خدا بود و خونبهاى او را نیز خدا باید بگیرد.
 
ثانیا اگر در عبارتى در مورد مردان خدا تعبیر مثلا به ید اللَّه شود قطعا یک نوع تشبیه و کنایه و مجاز است، ولى آیا هیچ مسیحى واقعى حاضر است ابن اللَّه بودن مسیح را یک نوع مجاز و کنایه بداند مسلما چنین نیست.
 
 زیرا منابع اصیل مسیحیت ابن را بعنوان" فرزند حقیقى" مى‏شمرند و میگویند: این صفت مخصوص مسیح ع است نه غیر او، و اینکه در بعضى از نوشته‏هاى سطحى تبلیغاتى مسیحى دیده میشود .
 
که ابن اللَّه را بصورت کنایه و تشبیه گرفته‏اند بیشتر جنبه عوام فریبى دارد، براى روشن شدن این مطلب عبارت زیر را که نویسنده کتاب قاموس مقدس در واژه خدا آورده با دقت توجه کنید:"

و لفظ پسر خدا یکى از القاب منجى و فادى ما است که بر شخص دیگر اطلاق نمى‏شود مگر در جایى که که از قرائن معلوم شود که قصد از پسر حقیقى خدا نیست" (28)(29)

آیا اطلاق کلمه ثارالله ریشه قرآنی دارد؟
اگر چه این واژه در قرآن نیامده است؛ اما می توان آن را با آیات قرآنی این گونه توجیه نمود. خداوند می فرماید: مَن قُتل مظلوماً فقد جعلنا لولیّه سلطاناً آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولی اش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم».(30)
 
هر کسی (صرف نظر از مسلک و مذهبش)، اگر مظلومانه کشته شود، اولیای دم او، حق خون خواهی دارند و از آن جا که اهل بیت علیهم السلام ـ به ویژه امام حسین علیه السلام ـ مظلومانه و در راه ایمان و حق و خداوند کشته شده اند و جان به جان آفرین تسلیم کرده اند، در واقع «ولیّ دم» و خونخواه آنان، خود خداوند است.

بنابراین «ثارالله» به این معناست که خون بهای امام حسین علیه السلام، متعلق به خداست و او کسی است که خون بهای امام حسین علیه السلام را خواهد گرفت.
 
 این واژه، حاکی از شدت همبستگی و پیوند سیدالشهدا علیه السلام با خداوند است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیله خدا می ماند که جز با انتقام گیری و خون خواهی خدا، تقاص نخواهد شد.
اگر ثار به معنای خون باشد، قطعاً مراد از ثارالله، معنای حقیقی نیست؛ بلکه یک نوع تشبیه، کنایه و مجاز است؛ چون مسلّم است که خدا موجودی مادی نیست تا دارای جسم و خون باشد. پس این تعبیر از باب تشبیه معقول به محسوس است.
 
 یعنی، همان گونه که نقش خون در بدن آدمی نقشی حیاتی است، وجود مقدس امام حسین علیه السلام نسبت به دین خدا نیز چنین نقشی دارد و احیای اسلام با نهضت عاشورا بوده است.

شاید بتوان در این باره با نگاه عرفانی مستند به روایات نیز به نتیجه ای نورانی دست یافت. از امام علی علیه السلام نیز به «اسدالله الغالب» و «یدالله» تعبیر شده است و در حدیث «قرب نوافل» از پیامبر صلی الله علیه وآله
 
اولیای خداوند، «خلیفه» او بر روی زمین
در روایتی آمده است که :«ما تحبّب الیّ عبدی بشی ء احبّ الیّ مما افترضته علیه و انه لیتحبّب الیّ بالنافلة حتی احبه فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده التی یبطش بها و رجله التی یمشی بها اذا دعانی احببته و اذا سألتنی اعطیته؛ (31)

بنده من به چیزی دوست داشتنی تر از واجبات، نزد من اظهار دوستی نمی کند و همانا او با نوافل نیز به سوی من اظهار دوستی می کند. آن گاه که او را دوست بدارم، گوش او می شوم که با آن می شنود و دیده او می شوم که با آن می بیند.

 و زبان او می شوم که با آن سخن می گوید و دست او می شوم که با آن ضربه می زند و پای او می شوم که با آن راه می رود. اگر به درگاه من دعا کند، او را دوست خواهم داشت و اگر از من درخواست کند، به او عطا می کنم».

از این روایت، به خوبی آشکار می شود که اولیای خداوند، «خلیفه» او بر روی زمین و مظهر افعال الهی اند. خداوند جسم نیست؛ اما آن چه را که اراده می کند انجام بدهد.

 از طریق دست اولیای خود به ظهور می رساند و کمکی را که می خواهد به سوی بنده ای بفرستد، با پای اولیای خود می رساند و خونی را که می خواهد از سوی خود برای احیای دین خودش ریخته شود، از طریق شهادت اولیای خودش ظاهر می سازد.
 
از این رو، همان طور که دست امام علی علیه السلام دست قدرت خدا و یدالله است، خون امام حسین علیه السلام نیز خون خدا و ثارالله است.

از این رو، در زیارت عاشورا می خوانیم: «السلام علیک یا ثار الله و ابنَ ثاره و الوِتر المَوتور؛ سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون او! سلام بر تو ای یگانه دوران»!

همان گونه که مرحوم ابن قولویه در زیارت هفدهم و بیست و سوم امام حسین علیه السلام، این فقره را نقل می کند: «و انّک ثارالله فی الارض و الدم الذی لا یُدرک ترته احدٌ من اهل الارض و لا یُدرکه الا الله وحده».

همان گونه که نقش خون در بدن آدمی نقشی حیاتی است و بود و نبودش، مرگ و زندگی او را رقم می زند، وجود مقدس امام علی و امام حسین علیه السلام نزد خدا و در دین او چنین نقشی دارند که اگر آن حضرت نبود، اسلام نبود و اگر حسین علیه السلام نبود، اسلام و تشیع نبود.
  
نتیجه:
ثارالله معانی و وجوه مختلفی ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را می طلبد و در مجموع به این معناست که خداوند، ولیّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب می کند.

 زیرا ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و مقابله با خداوند است. به طور کلی از آن جهت که اهل بیت علیهم السلام «آل الله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خونِ متعلق به خداوند است.

در تبیین معنای ثارالله باید گفت، «ثار» هیچ گاه در لغت عرب به معنى خون نیامده است بلکه «ثار» در اصل به معناى خوان خواهى و خون بهاست ، زیرا در لغت عرب به خون، «دم» اطلاق میشود.

 بنا بر این«ثار اللَّه» اشاره به این است که خون‏هایى که به ناحق از  خاندان پیامبر ریخته مى‏شود، خون خواهش خداست؛ چرا که در راه او و براى او ریخته شده و جنبه شخصى و قبیله‏اى ندارد و به یقین چنین خون خواهى، در کار خود عاجز نمى‏ماند.
 
 تعبیر به «ثار اللّه» که درباره امام حسین علیه السلام و امام علی علیه السلام  در زیارت عاشورا آمده است: (یا ثار اللّه و ابن ثاره.)

اشاره به این است که خون بها و خونخواهى آن دو بزرگوار، تعلّق به خانواده، یا قبیله‏اى ندارد؛ بلکه تعلّق به خدا دارد و مربوط به تمام جهان انسانیّت است.
 
لذا با زمزمۀ« یا ثار اللّه و ابن ثاره» می گوئیم تو متعلق به یک خانواده نیستى که خون بهاى تو را رئیس خانواده بگیرد، و نیز متعلق به یک قبیله نیستى که خون بهاى تورا رئیس قبیله بگیرد .

تو متعلق به جهان انسانیت و بشریت می باشى، تو متعلق به عالم هستى و ذات پاک خدایى، بنا بر این خون بهاى تو را او باید بگیرد، و همچنین تو فرزند على بن ابى طالب هستى که شهید راه خدا بود و خون بهاى او را نیز خدا باید بگیرد.
 
پی نوشت :
۱.عبدالسلام محمد هارون، مقابیس اللغه، ج ۱.
2. محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل «ثأر»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
3.. جوادعلی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۵، ص۵۹۲ ـ۶۰۴، بغداد ۱۴۱۳/ ۱۹۹۳.
4. ابن المنظور، لسان العرب، ج ۴، واژه ثار.
5.فراهیدی، العین، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۳۶ (ماده ثار).
6.زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۳۸.
7.ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۲۱۸.
8.مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱.
9.مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۲۹۸.
10.طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۳۴-۲۳۵.
11.طهرانی، شفاءالصدور، ص۱۶۳-۱۶۵.
12.طهرانی، شفاءالصدور، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۳-۱۶۴.
13. هود، 64.
14. ابراهیم، 37.
15. «هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ» الإضافة إلى الله تشریفیة، کإضافة مکة إلى الله یقال: «بیت الله»، و إضافة دم الحسین (ع) إلى الله، یقال: «ثار الله»؛ نک: حسینى شیرازى، سید محمد، تقریب القرآن إلى الأذهان، ج‏2، ص200.
16. آنچه انسان را به سوی خدا نزدیک می­کند، یا از قبیل نوافل است که به معنای مقرباتی است که خداوند آن را بر بندگان خود واجب نکرده است، بلکه آنان تقرباً الی الله آن را بر خود لازم گردانیده­اند و مرتکب می­شوند. و یا از قبیل فرائض که به معنای مقرباتی هستند که خداوند آن اعمال را بر بندگان خود واجب و لازم کرده است و بندگان نیز بنابر امتثال امر، آن را ارتکاب نموده­اند.
17. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفا، چاپ دوم، ۱۴۰۳، ج ۹۸، ص ۱۵۴.   
18 ر.ک: قمی، عباس، مفاتیح الجنان، و سید بن طاووس، اقبال، قم، مرکز نشر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۶، ج ۳، ص ۵۵؛
19.ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۱۷۶.
20.برای نمونه نگاه کنید به، ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۱۷۶، ۱۹۵، ۱۹۶، ۱۹۹؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۶.
21.کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۶.
22.مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۴-۱۵۵.
23.ابن رومی، دیوان، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۷، به نقل از دانشنامه جهان اسلام مدخل ثارالله.
24.ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دار المعرفه، ص۵۰۶.
25.شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۱ش، ص۹۵-۱۰۶.
26.حسینی اشکوری، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیة‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۵۴ـ۱۳۷۶ش، ج۱۱، ص۹۹-۱۰۰، به نقل از دانشنامه جهان اسلام مدخل ثار الله.
27.«مأخذشناسی زیارت عاشورا»، فرهنگ کوثر، زمستان۱۳۸۶، شماره ۷۲، به نقل از دانشنامه جهان اسلام مدخل ثار الله.
28.قاموس مقدس طبع بیروت صفحه 345.
29. تفسیر نمونه، ج‏4، ص: 230.
30.اسراء (17)، آیه 33
31.المحاسن  ج۱ ص۲۹۱
 
منابع:
http://ahmadfatehi833649.blogfa.com/post/10939
https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/372738/related
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa7258
https://www.mehrnews.com/news/5287547
https://www.kebnanews.ir/news/458898
http://nasr1212.blogfa.com/post/160
https://pasokhgoo.ir/node/2511
https://fa.wikishia.net/view
https://wikiporsesh.ir
http://yazdava.ir